روزهای جدید کریپتو پس از دوران میمها!

این مقاله یک پست مهمان و نظر جان دووادوس، یکی از بنیانگذاران اتحاد اینترورک است.
هر چرخهی ارز دیجیتال به مظاهر منحصر به فرد خود میرسد. در سال ۲۰۱۷، ICOها به اوج خود رسیدند؛ در سال ۲۰۲۱، NFTها در کانون توجه قرار گرفتند و به تازگی، سکههای میمی محبوبیت زیادی در میان معاملهگران پیدا کردند. اما حالا که گرد و غبار آرام میگیرد و سرمایهگذاران با خسارات مالی و عاطفی خود دست و پنجه نرم میکنند، یک پدیدهی جالب و جدید در سال ۲۰۲۵ در حال گسترش است: سکههای کالت.
سکههای کالت فقط نسخهی ۲.۰ سکههای میمی نیستند. در حالی که توکنهای میمی بر پایهی شوخی، کنایه و ویرال بودن عمل میکنند، سکههای کالت بر روی مکانیزمهای عمیقتری از قبیل قبیلهگرایی، هویت اجتماعی و وفاداری شبهمذهبی تأثیر میگذارند. آنها (معمولاً) ترکیبی از فناوری بلاکچین و خواستهی شدید انسان برای جامعه و باورهای مشترک هستند و در برخی موارد، ممکن است از حدسوگمان مالی فراتر روند.
رشد سکههای کالت به دلیل معرفی توکنهای برند شده توسط چهرههای مشهور جهانی و رهبران سیاسی بوده است. این شخصیتهای تأثیرگذار، طرفداران و پیروان خود را برای شکلدهی به جوامع متعهد به سرعت بسیج میکنند. خواه رهبر سیاسی که توکنی مرتبط با شهرت خود را معرفی میکند، یا هنرمند معروفی که سکهای مرتبط با تصویر خود ایجاد میکند، یا بنیادی که به جذابیت شخصی خود تکیه میکند، معمولاً جذب مردم به سکههای کالت به کمترین ارتباط با کارایی واقعی آنها مربوط میشود.
جالب است که برخی از پروژهها از سکههای کالت شروع نمیشوند، اما به مرور زمان به آنها تبدیل میشوند. توکنهایی که در ابتدا وعدهی نوآوری، کارایی یا سود اقتصادی مهمی را میدهند، ممکن است در توسعهی فناوری یا پذیرش عملی دچار رکود شوند. در این مرحله، جوامع آنها به سمت هویت ایدئولوژیک و وفاداری مبتنی بر ایمان تغییر مسیر میدهند تا درگیر بمانند.
چرا سکههای کالت در حالی که به نظر میرسد سکههای میمی در حال افول هستند، رونق میگیرند؟ در اصل، ارزهای دیجیتال همیشه چیزی بیشتر از بازگشت مالی ارائه میدهند. نخستین کسانی که بیتکوین را پذیرفتند، گاهی اوقات در مورد مشارکت خود با عقایدی از قبیل حاکمیت غیرمتمرکز، مقاومت در برابر سانسور و آیندهای آزاد از مالی سنتی صحبت میکردند. در همین حال، پیروان اتریوم بهطور apasionately از یک اقتصاد دیجیتال باز که بر پایه قراردادهای هوشمند قرار دارد، دفاع میکنند.
سکههای کالت این موارد را با ادغام هویت جامعه و اقتصاد توکن، تقویت میکنند و محیطهایی را ایجاد میکنند که وفاداری ایدئولوژیک بسیار مهم است. جوامع معمولاً در اطراف رهبری کاریزماتیک جمع میشوند و در برخی موارد، روایتهای فلسفی بلندپروازانهای را دنبال میکنند. دارندگان توکن فقط انتظار بازگشت مالی ندارند؛ آنها تبدیل به مبلغان، حامیان و مدافعان میشوند و جوامعی مقاوم در برابر نوسانات، انتقادات و حتی مداخلات نظارتی شکل میدهند.
اما این امر سؤالات اخلاقی را بوجود میآورد. چه زمانی مشارکت پرشور جامعه به استثمار تبدیل میشود؟ تمایز بین نوآوری واقعی و بهرهبرداری فرصتطلبانه روز به روز مبهمتر میشود. سکههای کالت میتوانند اتاقهای پژواکی را پرورش دهند که وفاداری بیچونوچرا را پاداش میدهند و بهطور فعال از تفکر انتقادی یا نوآوری جلوگیری میکنند.
خطرات بهویژه قابل توجه هستند: قبیلهگرایی بدون کنترل منجر به محیطهایی میشود که در آن شک و تردید به سرعت به عنوان خیانت شناخته میشود و دیالوگها را خنثی میکند و همچنین زیرزمینی از هر چیزی که برای حفظ قیمت توکن لازم باشد، وجود دارد.
با این حال، میتوان اینگونه استدلال کرد که سکههای کالت همان چیزی هستند که برخی بخشهای بازار به آن نیاز دارند. واقعاً قابلیت تطابق محصول با بازار برای سکههای کالت وجود دارد؛ آنها نیازهای اجتماعی و روانی برای تعلق، هویت و معنا فراتر از حدسوگمان مالی را تامین میکنند. نادیده گرفتن ارزش آنها، پتانسیل آنها را به عنوان عوامل واقعی توسعه و مقاومت جامعههای ریشهای نادیده میگیرد. رهبران جامعه باید با احتیاط و تفکر در این زمینه عمل کنند و نیروهای اجتماعی قدرتمند را در عین حال که به استانداردهای شفافیت و اخلاق متکی هستند، در آغوش بکشند.
عصر میم قدرت ویروسی نمایشی با یک لمحه از کنایه و شاید شوخی تاریک را به نمایش گذاشت. عصر پسا میم، اگر تحت تأثیر سکههای کالت شکل بگیرد، آزمایش خواهد کرد که جوامع چگونه وفاداری و باور خود را به یک رهبر کاریزماتیک و افسانهاش منتقل میکنند.